رحمة للعالمین

یا محمدا...

امروز ولادت پیامبرمون هست...کاش هرلحظه برامون دعاکنن...

توی قرآن میفرماید:

"و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاءوک فاستغفروالله و استغفرلهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما"
...
ظلم به نفس...مدینه....سحر...غربت...محبت...همه اینها جزو خاطرات منه...شما محرم رازید پیامبر...
...
دعا کنید....شرمندگی همیشگی برای ماست و لطف همیشگی از شما...
...
دلم بدجوری هوای مدینه کرده...روضه رضوان....
...
کاش خدا باز قسمت کنه...کاش!

حس خوب خواهری...

شما نمیدونید وقتی یه خواهر میشه محرم حرف دل برادر یعنی چی....

خدایا شکرت برا این حس فوق العاده....شکر...:)

دلتنگی

فردا دوتا امتحان خیییلی سخت دارم توی یه ساعت!!!

ازصبح هم پیامکای ناامیدکننده زیادی از طرف دوستان دریافت کردم!!

خلاصه الان بکوب اومدم میخونم و مشکلات فراوان علمی و غیر علمی من رو احاطه کرده!

حالا همه اینا به کنار....

دلم شدییییییدا برای رفیقم تنگ شده؛ نزدیکه ولی این امتحانای مسخره نمیذاره ببینمش!!!!:(

خیییییلی وقته ندیدمش!!!!

ای بابا!هعی! :(

اندر احوالات روزهای امتحان

به تجربه دریافتم که:

- وقتی برای امتحان درس میخونم دروس خیییلی برام جالب میشن!

- وقتی برای سوال امتیازی قول داده شده توسط استاد خودمو بکشم و حفظش کنم...قطعا سوال نمیده ازش!

- فقط سر جلسه امتحانه که به شکوفایی شدید علمی میرسم بقدری که گاهی حتی موضوعاتی برای مقاله و تحقیق به ذهنم میرسه!!!

- فقط موقع درس خوندنه که استعداد رنگ آمیزی و نوشتن مقالات ادبی زیبا رو پیدا میکنم...!

منتظر تجربیات بعدی من باشید!!!:)

به اسم الله مینویسم

به اسم الله مینویسم....

وقتی به اسم الله شروع میکنی چند معنا دارد..

اولش اینست که تو او را ناظر بر خودت و نوشته هایت میدانی....

بعدش هم اینست که از معصوم علیه السلام حدیث داریم:

از حقوق قلم بر کسی که آن را برای نوشتن بر دست میگیرد اینست که با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز کند....

(حالا حداقل خیالم راحت است بابت حق این وبلاگ و این کیبورد!!!)

اینجا و کلمات جاریه ی در آن گویای حال و روزم و احساسات و افکارم است...

گاه تلخ تلخ و گاها هم شیرین...

رقم زدنش با خداست!من اینجا فقط یه نویسنده ام و بس!